، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 17 روز سن داره

آذین زندگی ما

با اتاقت بیگانه ای

1393/2/27 16:52
نویسنده : مامان مهتاب
1,056 بازدید
اشتراک گذاری

هر وقت میخوای با اسباب بازی هات بازی کنی میگی مامان جان لفطا زبانبرو  وسایلمو بیار میخوام بازی کنم میگم دخترم برو تو اتاق خودت میگی نه اونجا هلویا(هیولا)شیطانهست نمیرم .واقعا موندم چیکار کنم ؟کی ترسوندتت. از همه چیز میخوای سر دربیاری اتاق آرین "کابینت آشپزخونه "وسایل بابا "جدیدا هم لباس برای بنده نگذاشتی ولی چرا با اتاقت عجین نشدی .کلا باهاش قهری........تو برعکس داداشی  اون زیادی به اتاقش وابسته ست و تو ...دیروز دست بابا رو گرفتی که بری عروسکاتو بیاری یه دفه گفتی بیا ازم عکس بگیر تموم که شد گفتی حالا بریم بیرون دیگه.

اینم ازین !هیچی دیگهسکوت

 

برای  بچه هاتم که  خیلی ارزش قائلی .مخصوصا این کچل واون نارنجی. بهشون غذا میدی "حموم میبری "میخوابونیشون وقت بیرون رفتنم  اول اینارو میذاری تو ماشین.

یه بار داشتم عجله ای میرفتم آشپزخونه پام اومد روی بچه ت جیغغغغغغغغغغغغغغغ و گریه مامان پی تلبیت بچه م کشتی .

 

و عاشق دوچرخه سواری

 

 

پسندها (8)

نظرات (14)

مامان فرشته
27 اردیبهشت 93 18:05
الهی چه ناز تر میشه این دوست داشتنی
مامان مهتاب
پاسخ
چشای قشنگتون ناز میبینه خاله جون
مامان ریحانه
28 اردیبهشت 93 8:35
عزیز دلمآخه خانوم خانوما چرا میترسی از اتاقت خاله جونیمهتاب می خوای باهاش حرف بزن ازش بپرس از چی میترسه؟ ازش بپرس هیولا کجای اتاقشه؟ رژینا که جدیدا از سایه میترسه!!!!!!!! دیروز کلی سایه بازی کردیم شاید کمی اوضاع بهتر شه
مامان مهتاب
پاسخ
بی فایده ست فعلا که شده اتاق بایگانی
فاطمه
28 اردیبهشت 93 10:02
سلام شرمنده ،2020 را بزن
مامان آوا
28 اردیبهشت 93 11:55
ای مامان بی تبلیت چرا بچشو کشتی
مامان نازنین جون
28 اردیبهشت 93 18:46
نازنین هم از بین عروسکاش دوتا دعروسک کچلش رو از همه بیشتر دوست داره واقعـــــــــــــــــاچرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ عایاااااااااااااااااااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مامان مهتاب
پاسخ
ما هم موندیم چرا؟
آویسا
29 اردیبهشت 93 7:51
آخی نازی.ان شاا... هر چه زودتر این هیولا شرشو از اتاق دخملی کم کنه که آذین جون سری هم به اتاقش بزنهدر ضمن مامانی مواظب نی نی های دخملی هم باش
مامان مهتاب
پاسخ
چشم خاله جونی حتما
مامان النا
29 اردیبهشت 93 11:59
سلام عزیزم النای منم تقریبآ هم سن آذین جونه.همین مشکل آذین رو داشت و شبها هم تو اتاقش نمیخوابید.رفتم پیش مشاور و گفت که یواش یواش از خواب ظهر شروع کن و تو اتاقش بخوابونش.تمام عروسکهایی که ازشون میترسید هم برداشتم از اتاقش.گفت برای عروسکی که دوسش داره تولد بگیر و بقیه ی عروسکها رو دعوت کن.من هم همه ی این کارها رو کردم.کم کم بهتر شد. بعد هم یه تخت عروسک خریدم براش و اون باعث شد که دیگه از اتاقش نترسه و شبها به عشق تخته تو اتاقش بخوابه. الان دیگه از هیچی نمیترسه و با همه اون عروسکها هم آشتی کرده. شما هم امتحان کن حتمآ نتیجه میگیری. یه چیز دیگه اینکه اصلآ ازش نپرس از چی میترسه.یعنی به روش نیار.چون مشاوره میگفت با اینکار میخواد جلب توجه کنه. البته اگه بری پیش مشاور هم بد نیست.راهنماییت میکنه. ببخشید خیلی طولانی شد. راستی اگه با تبادل لینک موافقی خبرم کن.
مامان مهتاب
پاسخ
سلام خانمی "ازینکه بهمون سر زدی ممنونم .آذین من چند ماه پیش عمل لوزه داشت برا همین ترسیده همش تو بغل باباییشه "منم که صحبت کردم گفتن طبیعیه کم کم خوب میشه آخه قبل از عملش به این شدت نبودش . دارم یواش یواش باهاش کار میکنم .بازم ممنون از راهنماییت
مامان الهه و بابا حمید
29 اردیبهشت 93 18:42
سلام خانم خوبی چه عکسای قشنگی گرفتی چه موهای قشنگی داره این ناز دختر ما مواظب خودت باش دختر شجاعی باش
فاطمه
31 اردیبهشت 93 9:41
2020 (رمز)
الهه
31 اردیبهشت 93 9:48
عزیزم چه با مزه شده این دختر ناز ما... وای امروز که آهنگ وبلاگت رو شنیدم یاد دوران حاملگیم و بعد نوزادی یسنا افتادم... این آهنگ رو روزی 3 بار گوش میدادم دوران حاملگیم وفتی یسنا به دنیا اومد اولین آهنگی که بهش واکنش نشون داد همین بود... خیلی جالب بود هنووز یک ماهش نشده بود که با این آهنگ میخوابید...میگن مال این بود که من خودم اون دوران خیلی گوشش میدادم
مامان مهتاب
پاسخ
واقعا؟؟چه خوب که با این آهنگ یاد گذشته افتادی . خودم این آهنگ رو خیلی دوست دارم.
مامانی آواخانوم
31 اردیبهشت 93 17:32
سلام عزیزم ممنونم از همدردیت خیلی سخته تحملش
مامان ملیکا جون
31 اردیبهشت 93 18:27
شاید به خاطر اون آقا گرگه ای باشه که تو اتاقشه؟؟؟؟ اون کچله رو ملیکا هم داره و واقعا عروسک مورد علاقه اشه...چه تفاهمی....اسمش هم دنیه
مامان مهتاب
پاسخ
ای جونم!
سمیرا مامان پرنیان
2 خرداد 93 0:32
واییییییییی عزیزم همشون که با اتاقشون بیگانه ان بوسسسسسسسسسس برای مامان کوشولووووووووو
مامان تینا
7 خرداد 93 8:01
چقدر آذین بازی کردنش شبیه تینای منه تینا هم یه عروسک داره مثل عروسک آذین وبیشتر از همه دوستش داره برای بازی کردنش هم نمیره تو اتاقش