، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 20 روز سن داره

آذین زندگی ما

تو" آرزوهات.....و خدای مهربون

دخترم " آدم ها تو زندگیشون آرزوهای خیلی بزرگی دارن اما مادرها بزرگترین آرزوهاشون رو واسه فرزنداشون میخوان  جگر گوشه ام " آخخخخ اگه بدونی چه آرزوهای  بزرگی واست  دارم "همه ی وجودم تویی هر چی میخوام برای توست . مادر که باشی آرزوهای خودتم کم رنگ میشه نمیدونم کدوم یکی از این آرزوهای بزرگ برآورده میشه اما به یه  چیز ایمان دارم اون اینه که ..... آرزوهای بزرگ من در برابر عظمت و یزرگی خدای مهربون خیلی کوچیکه .... ایمان دارم هر چی برات پیش میاد بهترینه چون من بهترینها رو از خدایم خواستم . آذینم " تو هم یقین داشته باش که دست خدا پرز معجزه ست برای ب...
2 بهمن 1393

آرامش زندگی ام

  آرامش زندگی ام چی قشنگ تر از ......؟؟ تو رو دوست داشتن  تو رو بوسیدن  کنار تو نفس کشیدن  کنار تو خوابیدن  کنار تو بیدار شدن  لمس دستان تو نگاه به چشمان تو  چه آرامشی داره این زندگی    فقط در کنار تو دخترم   ...
24 آبان 1393

میوه ی دلم ...کمی آرام تر

سلام الهه ی زیبایی و مهربانی! الان که دارم مینویسم عین فرشته ها تو خواب ناز هستی ومن غرق تماشایت شدم. مثل همیشه وقتی که خوابی میشینم و یه دل سیر نگات میکنم "میرم  به گذشته به کودکیت به  این  زود بزرگ شدنت......... راستی چقدر زود بزرگ میشی ؟برای چی اینهمه شتاب داری خانومم  ؟برای من هیچ لذتی بالاتر از تماشای بالیدنت نیست اما اینگونه که تو میروی میترسم به گرد پایت نرسم "میترسم از تو جا بمونم . آذینم "زیب و زینت  زندگیم !   انگار همین دیروز بود که من صدف تو بودم و تو مروارید من"انگار هین دیروز بود که مرواریدم را به دریای پر تلاطم این دنیا سپردم تا جایی بیرون از من ...
16 ارديبهشت 1393

گذر ایام و خانم شدنت ........

                                                 تقدیم به تو که خودت میدانی تمام این نوشته هایم برای توست                             تویی که با آمدنت شب هایم نیز همانند روزهایم روشن است                         &...
22 بهمن 1392

نمکدون خودم.........

دوستت دارم دیگه مامانی..........   تو را به جای همه ی کسانی که نمی شناخته ام دوست میدارم .......... تورا به جای همه ی روزگارانی که نمی زیسته ام دوست میدارم.......... تورا به خاطر دوست داشتن دوست میدارم تو را به جای همه ی کسانی که دوست می داشته ام دوست میدارم.......... ...
18 بهمن 1392

همیشه خدا با توست

        عسلم!   گاهی وقتها سنگینی بار زندگی اینقدر زیاد میشه که پشتت خم میشه زانوهات تا میشه "تکیه گاهی برات نیست که بتونی دستاتو بهش بدی تا از افتادنت جلوگیری کنه .چقدر اون لحظه احساس تنهایی و بی کسی  استخونهای آدم رو میشکنه ولی مامانی ............... یه نگاه بالای سرت بنداز یه طناب محکم میبینی طنابی که تا عرش خدا ادامه داره با تمام قدرتت دستات رو بالا ببر محکم طناب رو بگیر این تنها راه نجاتت از افتادنه خیلی مواظب خودت باش خانمی من محکم و قوی باش هیچ وقت خدا رو فراموش نکن ...
14 دی 1392

دختر داشتن و اینهمه ..........

       دختر داشتن یعنی کمدی پر از دامن های رنگی چین چینی   دختر داشتن یعنی رنگ زندگیت صورتی وبنفش   دختر داشتن یعنی لاکهای رنگی دختر داشتن یعنی اتاقی پر از عروسکای ریزودرشت که هر وقت میری توی اتاق یکی بره زیرپات ونفست ببره دختر داشتن یعنی رقص "قر"خنده های از ته دل"موهای بلند"دامن های زیبا ناخن های لاک زده "جعبه ی پر از گل سروکش مو دختر داشتن یعنی عشق در یک کلام سوگلی من  ازت ممنونم که دخترم شدی ازش ممنونم که بهم دختر داد آذین خوشگلم به داشتنت وبودنت میبالم با اومدنت زندگیمون رو صورتی وبنفش کر...
6 دی 1392